مثل چمران بمیرید!

امام خمینی رضوان الله علیه، در اول تیر سال 1360 یعنی فردای شهادت دکتر چمران فرمودند: چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا كرد و در این دنیا شرف را بیمه كرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه كرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.»(صحیفه امام/ ج‌14/ ص491)

طبق فرمایش مهم و عمیقی که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کَمَا تَعِیشُونَ تَمُوتُونَ وَ کَمَا تَمُوتُونَ تُبْعَثُونَ وَ کَمَا تُبْعَثُونَ تُحْشَرُونَ»(عوالی اللئالی/ ج4/ ص72)- همانگونه که زندگی می‌کنید، می‌میرید، و همانطور که می‌میرید مبعوث می‌شوید، و همانگونه که مبعوث می‌شوید، محشور خواهید شد-. اینکه امام خمینی رضوان الله علیه گفتند: مثل چمران بمیرید» تنها کسانی می‌توانند چمرانی بمیرند که چمرانی زیسته باشند.

این همان هنر مردان خداست که امام خمینی رضوان الله علیه در پیام شهادت شهید چمران به آن اشاره کردند. ایشان پس از اینکه شهادت دکتر چمران را شهادت انسان‌ساز» معرفی کردند، اینگونه نوشتند: چمران عزیز با عقیده‌ی پاکِ خالصِ غیر وابسته به دستجات و گروه‌هاى ى و عقیده به هدف بزرگ الهى، جهاد را در راه آن، از آغاز زندگى شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگى به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازى زیست و با سرافرازى شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بى‌هیاهوهاى ى و خودنمایی‌هاى شیطانى براى خدا به جهاد برخیزد و خود را فداى هدف کند نه هوى‌، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خداى بزرگ با آبرو رفت.»(صحیفه امام/ ج14/ ص478).

همچنین به تعبیر سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی: هزاران سال از آغاز حیات بشر بر این کره خاکی می گذرد؛ و همه ی آنان که پیش از این بوده‌اند، مُرده‌اند؛ ما نیز خواهیم مُرد و بر مرگ ما نیز هزاران سال خواهد گذشت. خوشا آنان که مردانه مُرده‌اند! و تو ای عزیز! می‌دانی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته باشند.»(کتاب گنجینه‌های آسمانی، گفتارهای روایت فتح)؛ سال‌ها بعد بزرگ‌مرد دیگری از جنس شهید چمران، یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی بر این نوع مرگ هنرمندانه تأکید داشت که: برای شهید شدن باید شهید زندگی کرد.»

 

سرّ زیست چمرانی و شهید زندگی کردن

اصلی‌ترین شاخص در سبک زندگی شهدایی، این است که شهدا به حقیقت عبودیت رسیده‌اند. در حدیث معروف، وقتی عنوان بَصْری» از محضر امام صادق علیه السلام سؤال می‌کند: مَا حَقِیقَةُ اَلْعُبُودِیَّةِ؟» حضرت فرمودند: حقیقت بندگی سه چیز است: نخست آنکه انسان برای خود ملکیتی نبیند، و هر آنچه هست و دارد را از خدا بداند و باید آن را برای خدا و در جایی که خدا خواسته قرار دهد، تلاش و کار را برای خدا خالص کند و جز خدا در مُخیله‌اش نباشد (أَنْ لاَ یَرَى اَلْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اَللَّهُ مِلْكاً لِأَنَّ اَلْعَبِیدَ لاَ یَكُونُ لَهُمْ مِلْكٌ یَرَوْنَ اَلْمَالَ مَالَ اَللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اَللَّهُ بِهِ).

دوم آنکه به سود خویش مصلحت اندیشی نكند و همه تدبیرش را به خدا واگذارد و معتقد باشد که عبد است و هر جا مرضی نظر خدا باشد حضور یابد و غائب نباشد (وَ لاَ یُدَبِّرُ اَلْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً). اگر انسان تدبیر امورش را به خدا واگذار کند، مصائب هم برای او آسان می‌شود، اگر انسان تکلیف‌گرا باشد و تکالیف الهی را با احساس مسئولیت انجام دهد دچار خودبرتربینی و غرور نمی‌شود.

سوم آن است که انسان دائماً به انجام واجبات و ترک محرمات مشغول باشد، تکلیف‌گرایی و مسئولیت‌پذیری داشته باشد؛ اگر انسان برای خود مالکیت قائل نباشد، می تواند انفاق کرده و از جان بگذرد. شهید چمران در پنجاه سالگی و حاج قاسم در 62 سالگی یعنی سنین بازنشستگی و نزدیک به بازنشستگی و استراحت به شهادت رسیدند، و این یعنی همه وقت خود را برای خدا گذاشته بودند(وَ جُمْلَةُ اِشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ.(بحار الأنوار/ ج1/ ص224)). واقعا مصداق حقیقة العبودیة، شهدایی مثل چمران و حاج قاسم‌اند.

در زمانه این دو شهید، هیچ محاسبه مادی به نفع آنها نبود و کارهای آنها تنها با انگیزه عقلانیت الهی درست بود؛ چرا كه بسیاری دنبال مقاصد دنیوی و حزبی خودشان بودند، ولی چمران و حاج قاسم دنبال اهداف خود بودند. معیار حرف زدن و تصمیم‌گیری‌های شهید چمران و شهید سلیمانی، طبقه‌بندی مادی نیست؛ چرا كه آنها عکس پیشرفت مادی حرکت می‌کردند. زندگینامه آنها در سیر معی که بسیاری از ما پیش می‌رویم، پیش رفت؛ چمران از آمریکا به مصر و سپس به لبنان و جبهه‌های ایران می‌رود و حاج قاسم با درجه سرلشگری، سنگر به سنگر مدافعان حرم دوشادوش و هم‌نفس رزمندگان می‌دود و می‌جنگد؛ هر دو اهل ورود در محاصره‌های دشمن و شکستن آنها بودند.

همانطور که شهید چمران اولین هسته‌های مقاومت انقلابی را تشکیل داد؛ و می توان گفت كه چمران بنیانگذار حزب الله و انتفاضه حماس است، حاج قاسم نیز تکمیل کننده این راه می‌باشد؛ لذا همانگونه که جناب سید حسن نصرالله می‌گوید: من تربیت شده امام موسی صدر و چمران هستم و تحت طرز تفکر این دو، بزرگ شده‌ام.» با روحیه‌ی عاشقانه‌ی برآمده از عمق اخوت ایمانی با حاج قاسم انس داشت. ما امروز و در گام دوم انقلاب، بیش از پیش نیازمند چمران و حاج قاسم هستیم، چمران و حاج قاسم مردانی نه برای گذشته بلکه برای آینده‌اند.

   

امام خمینی و شهید چمران

تجلی عبودیت انقلابی در مناجات‌نامه‌های شهیدان چمران و سلیمانی

همانطور که شهادت این دو شهید- چمران و سلیمانی- انسان‌ساز» است؛ دست‌نوشته‌های مناجاتی این دو شهید نیز با هم شباهتی شگفت دارند و عنصر عبودیت، محبة الله و اخلاص در تمام نوشته‌های‌شان موج می‌زند. بازخوانی نوشته‌های آنها تقویت کننده ایمان حُبّی است. ایمان حُبّی بالاترین درجه ایمان است: وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(بقره/ 165)

بخشی از مناجات‌نامه شهید مصطفی چمران:

خدایا عذر می‌خواهم از این که در مقابل تو می‌ایستم و از خود سخن می‌گویم و خود را چیزی به حساب می‌آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه می‌گویم از قلبم می‌جوشد و از روحم لبریز می‌شود. خدایا دل شکسته‌ام، زجر کشیده‌ام، ظلم زده‌ام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده‌ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته‌ام، تنها تو را می‌شناسم، تنها به سوی تو می‌آیم، تنها با تو راز و نیاز می‌کنم.

خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی‌فروشم، آنچه داشته‌ام تو داده‌ای و آنچه کرده‌ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.

تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی. خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم. خدایا تنها با تو راز و نیاز می‌کنم و به سویت می‌آیم».

بخشی از مناجات‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی: ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا! . این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.

عزیزم! من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام،  تو خود می‌دانی دوستت دارم. خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.»[ایجنا]

             

درسی از امام خمینی (س) / چمران شرف را بیمه کرد

    جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن می راند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح می سازد که: او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما می‏ توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند»

شهید چمران

هنر آن است که بی‏ هیاهوهای ی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی‏، و این هنر مردان خداست.» این فراز قسمتی از پیامی به مناسبت شهادت شهید بزرگوار مصطفی چمران است که بر خامه خمینی کبیر جاری شده و در کنار سایر مطالب از این دست، مجموعه ای منحصر به فرد و آموزنده را از تعاریف نسبت به شخصیت یک فرد ارائه می کند که: ضمن آنکه بزرگی شخصیت چمران عزیز را می رساند، بسیار پند آموز و سازنده است و با در نظر گرفتن این امر که حضرت امام (س) اهل غلو و تعریف و تمجید بی مورد نبودند، برحلاوت و دلنشینی آن افزوده می شود. در این جا به جا است اگر به این سؤال بپردازیم که حضرت امام با چه عباراتی به تعریف از چمران می پردازند؟ و جهت و مقصود از به کارگیری این عبارات چیست؟
در پاسخ باید گفت: اولین جائی که درآثار حضرت امام این موضوع رخ می نماید، در تاریخ ۱۳شهریور ۱۳۵۸است که با استناد به اوصاف مردم کردستان از خوشرفتاری چمران با آنها چنین می فرمایند: . تشکر می‏ کنند از وضع معاشرت اینها با آنها. همان دیشب در رادیو راجع به آقای چمران بود که از آن تعریف کرده بودند که چه قدر با ما خوشرفتاری می ‏کند. لشکر اسلام است دیگر، لشکر اسلام که بدرفتاری نمی‏ کند.» (صحیفه امام؛ ج ‏۹، ص ۴۱۹)
اوضاع و احوال آن روزهای کردستان و قضایای پاوه و آن همه قصاوت و سنگدلی گروههای معارض با سپاهیان اسلام و در کنار آن بروز و ظهور این روش، یقینا نشان دهنده ی اعمال و انتخاب آگاهانه کردارها در راستای هدف مقدسی است که کردار را ماندگار و مثال زدنی و رفتار سردار بزرگ اسلام حضرت مالک اشتر را تداعی می کند.
مورد بعد عبارات به کار گرفته شده در پیام به مناسبت شهادت چمران است. در این پیام عبارات و جملاتی خودنمائی می کند که اوج تعالی شخصیت چمران را به عنوان اسوه ای حسنه معرفی می کند: سردار پر افتخار اسلام، مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی، جنگجوی پرهیزکار، معلم متعهد، دارای عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای ی، صاحب عقیده به هدف بزرگ الهی، دارای زندگی سراسر جهاد در راه عقیده و هدف، دارای حیات آمیخته به نور معرفت و پیوستگی به خدا، واجد هنر برخوداری از خلوص در جهاد در راه هدف و دور بودن از هواهای نفسانی در این باب که اورا در زمره مردان خدا قرار می دهد، در مجموع چمران را در اندیشه حضرت امام خمینی(س)، در جایگاه بی نظیری قرار می دهد که منحصر به مجاهدان این چنینی راه خدا و از جمله شهید چمران است.»
چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای ی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی‏ هیاهوهای ی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی‏، و این هنر مردان خداست.»
اما جان کلام این جا است که حضرت امام که درباره چمران با قطعیت و قاطعیت سخن می راند، با نوعی آرزومندی برای خویش چنین عاقبتی را مطرح می سازد که: او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما می‏ توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.»‏ (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۴۷۸ - ۴۷۹ )
اما درس آموزتر از همه، انذار حضرت امام به تعدادی از مبارزین قدیمی است که بعضا هم در مقطعی با آن شهید بزرگوار همراه بوده اند و از اعتبار بالای چمران و موضوعات تاریخی چنین یادآوری می فرمایند که البته برای همه عبرت گیرندگان آموزنده و وسیله عبرت است:            
 من در حالات همه ‏تان مطالعه کردم و می‏ کنم و نمی‏ خواهم که منتهی بشود آن رأیی که من دارم به اینکه شما- خدای نخواسته- دیگر در فکر اسلام نیستید، و همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می‏ خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمد رضا خان بیشتر می‏ شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است.
تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می‏ شود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.» (صحیفه امام؛ ج ‏۱۴، ص ۴۹۱)یکی از همرزمان شهید دکتر چمران " کمال عون" در خاطره ای جالب نقل می کند: حقیقت این است که در هنگام ورود شهید دکتر چمران به لبنان  ایشان چیز زیادی در خصوص امام موسی صدر نمی دانست و قصد داشت تنها یک سال بماند اما بعد از گذشت یک سال و تجربه نمودن امور بسیاری با شخصیت امام موسی صدر آشنا شد  به همین خاطر هنگامی  که دکتر چمران قصد رفتن به لبنان را داشت او به امام خمینی می گوید : از من در خواست کرده اند که به لبنان رفته و به امام موسی صدر کمک کنم آیا من آنجا بروم؟ و حضرت امام خمینی با قاطعیت در جواب ایشان می فرمایند : اگر نروی گناه کرده ای. 

منبع:  مصطفی چمران مردی برای تمام فصول نرگس علی مردانی ، ص۶۱


خواندن صیغه وقف مسجد/ساخت حسینیه/استفتاء اختصاصی سایت هدانا از دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای/انشاء لفظی در وقف/آیت الله العظمی مکارم شیرازی/آیت الله العظمی سیستانی/آیت الله العظمی بهجت/

نمادهای عجیب در تظاهرات عراق؛ تظاهراتی که بوی انقلاب می‌داد/ آمریکایی‌ها از سرگذشت انگلیسی‌ها در انقلاب عشرین درس بگیرند/ چماق‌هایی که حکم موشک دارند/حضور تمام طوایف و عشایر عراق/وحدت کلمه و همبستگی/حضور روحانیت و شخصیت های عراقی در تظاهرات+تصاویر

رمز و راز رشد معنوی حضرت ام‌‌البنین / نکات درس‌آموز زندگی همسر علی(ع) برای خانواده‌ها/ایمان، تقوا و اصالت خانوادگی را در ازدواج معیار قرار دهیم/بانویی که توفیق مادری حضرت عباس را یافت/در پرتو ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام

«خواهرطاهره»ازشکنجه ساواک تا پیام به گورباچف/مرضیه حدیدچی( دباغ) از زنان مجاهد انقلاب اسلامی/آیت‌الله سعیدی/سپاه در شهرهای همدان کرمانشاه،‌ایلام،کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی

درجلسه درس خارج فقه؛رهبرانقلاب:دشمنان حتی با انتخابات در ایران مخالفند/خداوند اراده کرده این ملت را پیروز کند/شکر خداوند متعال و قدردانی عمیق از حضور گسترده مردم/فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم+تصاویر

پزشکیان نایب رییس مجلس شورای اسلامی: تأکید رهبر انقلاب برای ریاست روحانی بر ستاد مقابله با کرونا/ رئیس جمهور باید عملیات مقابله با کرونا را راهبری کند/باید دولت با تمام وجود به صحنه بیاید/رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور:طراحی سازمان پدافند زیستی درسال‌های گذشته

در پیامی به مناسبت آغاز سال جدید؛رهبر انقلاب:سال ۹۹ سال«جهش تولید»است/جهش تولید باید تغییر محسوس در زندگی مردم ایجاد کند/یا مقلّب القلوب والابصار،یا مدبّر اللیل والنّهار،یامحوّل الحول والاحوال،حوّل حالناالی احسن الحال/دست‌اندرکاران سازمان برنامه وبودجه مجلس شورای اسلامی ومرکز تحقیقاتش ،قوه‌ی قضائیّه مجموعه‌های دانش‌بنیان وجوانهای علاقه‌مند به کار و پای کار و پُرامید و پُرنیرو و پُرانگیزه و پُر استعداد و ابتکار

چمران ,شهید ,امام ,تو ,خدا ,کند ,و در ,است که ,و از ,چمران و ,حاج قاسم ,امام خمینی رضوان ,هنری داشته باشیم؟ ,تجلی عبودیت انقلابی ,مناجات‌نامه‌های شهیدان چمران

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خلاصه کتاب توسعه مهارتهای مدیران مهدی الوانی دانلود ابوعلی robina-kala-zahedan samyarweb باربری رفاه آموزش دوره مقاله نویسی ISI در شیراز درسهای از قرآن صفحه ی وب " هادی شریعتی" Alone_lover .