حاج میرزا سلگی

به سلگی گفتم: سردار! کتاب آب هرگز نمی‌میرد» را که می‌خواندم، هرچه به صفحات آخرش نزدیک‌تر می‌شدم، غصه‌دارتر می‌شدم! یواش‌یواش شما داشتی تمام می‌شدی! واقعا شما جانباز چند درصدی یا شهید صددرصد؟!»

حسین قدیانی در صفحه شخصی‌اش نوشت: نوروز دو سال پیش با لطف استاد حمید حسام رفتیم خانه میرزامحمد و در عظمت این جانباز همین بس که همه متقاضی دیدار با رهبر انقلاب هستند، اما حضرت‌آقا باری فرموده بود؛ اگر قادر بودم می‌رفتم همدان دیدن سلگی!» در راه به این فکر می‌کردم که ویلایی سوبلکس با بهترین تجهیزات هم قادر نیست حق این قهرمان را ادا کند؛ ابرقهرمانی که در هر عملیات، بخشی از بدن خودش را جا می‌گذاشت! این پا، آن پا، آن‌طرف سینه، این‌طرف سینه، ریه، گوش، چشم، حلق و بینی! بله! هیچ‌کجای تن میرزامحمد سالم نبود، ولی بدبختی این‌جاست؛ حتی خبری از یک خانه نسبتا شیک هم نبود! خانه سلگی در نهایت سادگی، در پای الوند بلندبالا، خبر از مردی می‌داد که مظهر نداشتن و نخواستن است! و شگفتا از زمانه عروجش! او حتی مراسم تشییع و ترحیم هم نخواست! و تحقیقا هیچ‌چیز از این دنیا نخواست!


به سلگی گفتم: سردار! کتاب آب هرگز نمی‌میرد» را که می‌خواندم، هرچه به صفحات آخرش نزدیک‌تر می‌شدم، غصه‌دارتر می‌شدم! یواش‌یواش شما داشتی تمام می‌شدی! اوایل کتاب تا حدی جانباز، بعد کمی بیش‌تر، بعد درصدی فزون‌تر، بعد چند درصد بالاتر، اما آخرش هم زنده ماندی! واقعا شما جانباز چند درصدی یا شهید صددرصد؟!» استاد حسام درآمد: آقای سلگی! فلانی علاوه بر آن‌که می‌نویسد، خودش هم فرزند شهید است!»

سپس نوبت سلگی فرا رسید: من در خیلی از عملیات‌ها شهادت را به‌چشم خودم دیدم ولی قسمت نبود! الان هم بی‌خیال! چای تازه‌دم است! سرد می‌شودها! پدرت کجا شهید شد؟! اسمش چی بود؟!» اسم پدر. بگذار درست بنویسم؛ اسم پدر من #میرزامحمد_سلگی است! میرزامحمد پدر همه ماست! پدر همه ایرانی‌های باشرف! ما رفته بودیم خانه میرزا تا قهرمان برای ما از خودش بگوید، غافل از آن‌که سلگی قهرمان گذشتن از نام بود! چند تایی البته خاطره تعریف کرد ولی با محوریت این شهید و آن شهید! شهدایی که همگی از خانه‌هایشان تا باغ بهشت همدان تشییع شدند ولی حکمت خدا را ببین! میرزا را امروز بدون تشییع سپرد به خاک نهاوند! نگویی غریبانه‌ها! شرایط اگر عادی بود، نه‌تنها همدان و نهاوند، ‌بل‌که تمام ایران به احترام سلگی قیام به‌پا می‌کرد و در مشایعت پیکرش قیامت می‌کرد، اما میرزامحمد، این را هم نخواست این دم آخری! مثل پاهایی که نداشت! و نخواست! و با این وجود، با عصا هم راه نمی‌رفت! چه می‌نویسم؛ او خود عصای ما بود که بوسه بر دستانش، لبت را معطر به کف‌العباس می‌کرد! ما از این نهضت و نظام دفاع می‌کنیم، به شهادت سلگی! قهرمانی که حتی با عکس پروفایل تلگرامش هم خط می‌داد.

حاج میرزا خودش یکی از ستاره‌های درخشان نسل جنگ و انقلاب است. روزی قهرمان جنگ بود و روزی هم خاطراتش از آن روزها حال جوان‌ترها را دگرگون می‌کرد.

 سردار میرزا محمد سلگی راوی کتاب تحسین شده "آب هرگز نمی‌میرد" که به دلیل عوارض ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس و جراحات جانبازی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود صبح امروز آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست.

رهبر معظم  انقلاب بر کتاب آب هرگز نمی‌میرد»؛ روایت دوران حضور جانباز سرافراز سردار میرزامحمد سُلگی در دوران دفاع مقدس در کسوت فرماندهی گردان ۱۵۲ حضرت اباالفضل در لشکر انصارالحسین (علیهم‌السلام) همدان، به قلم آقای حمید حسام تقریظی ارزشمند نوشتند که بدین شرح است.

سلام بر یاران حسین (علیه‌السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:

درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم

هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم .

در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین‌ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌ها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.

 آنچه می‌بینید بخشی کوتاهی از سخنان سردار شهید میرزامحمد سلگی درباره ناگفته‌های هشت سال دفاع مقدس است.

سردار سلامی نمایه

فرمانده کل سپاه در پی شهادت سردار سلگی پیامی صادر کرد که در آن آمده است رشادت‌ها و فداکاری‌های درس‌آموز آن سردار دلاور در جنگ تحمیلی و دفاع از ارزش‌ها هرگز فراموش نمی‌شود».

 سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه شهادت سردار سلگی را تبریک و تسلیت گفت.

متن پیام سرلشکر سلامی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت پر افتخار جانباز سرافراز و سردار عالیقدر حاج میرزا محمد سلگی رئیس ستاد لشکر انصارالحسین (ع) همدان و فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) در دوران دفاع مقدس را به محضر مقام معظم رهبری، مردم شریف و انقلابی استان همدان و خانواده مکرم و همرزمان گرانقدر وی تبریک و تسلیت عرض می نمایم.

رشادت‌ها و فداکاری‌های درس‌آموز آن سردار دلاور در جنگ تحمیلی استکبار جهانی، صبر و بردباری باشکوه در دوران جانبازی و مجاهدت های ارزشمند او در روایت‌گری حماسه مقاومت و پایداری ملت عظیم‌الشأن ایران در هشت سال دفاع مقدس که در اهتزاز پرچم بصیرت، انقلابی‌گری و ولایتمداری در استان شهیدپرور همدان جایگاه والا و قابل احترامی دارد، هرگز فراموش نمی شود و مشعل پرفروغ هدایت نسل‌های امروز و فردای میهن اسلامی در پاسداری از انقلاب و آرمان‌ها و ارزش‌های اسلام ناب محمدی(ص) برابر اردوگاه دشمنان خبیث قرآن و ولایت قرار خواهد گرفت.

فقدان ظاهری آن مجاهد نستوه و انقلابی بصیر که آثار فرهنگی و ادبی او پیرامون حماسه دفاع مقدس مورد تفقد و عنایت ویژه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) قرار گرفته است، هرچند سخت و طاقت‌سوز است اما نام، یاد، خاطره و آرمان سترگ آن سردار عزیز تسلی بخش سوگواران و بازماندگان ارجمند وی است.

از درگاه کبریایی برای خانواده مکرم و ارادتمندان ارجمند آن شهید والامقام ، صبر و شکیبایی و ثبات قدم توام با توفیق و اجر خواستارم.

سلگی

سردار شهید همدانی در خاطرات خود در مورد شهید حاج‌میرزا سلگی می‌گوید: اگر در تاریخ جنگ بخواهند شناسنامه فتح قله کدو در عملیات والفجر۲ را بنویسند نام میرزا محمد سلگی به عنوان فاتح این قله باید ثبت شود.

 سردار شهید حاج میرزامحمد سلگی در طول زندگی پرافتخارش با شهدای بسیاری همنشین بود و از آنها درس‌های بزرگی آموخت، یکی از آن شهدا سردار حاج حسین همدانی بود که دوستی آنها به همان روزهای اولیه جنگ برمی‌گردد، سردار همدانی خاطرات بسیاری از او در کتاب آب هرگز نمی‌میرد» نقل کرده که در زیر می‌خوانیم:

او ملایی به تمام معنا اهل دعا و قرآن بود

میرزا محمد سلگی را از سرپل ذهاب و مهران می‌شناختم و به ویژه در عملیات تکمیلی مسلم‌بن عقیل در سومار او را زیر نظر داشتم که عملکرد بسیار خوبی داشت.قبل از عملیات والفجر ۲ طی دو ما م شورای فرماندهی تیپ و مسؤولان شهرستان نهاوند، تصمیم گرفتیم که میرزا محمد سلگی را جایگزین او کنیم و همه می‌دانستند برای میرزا محمد عنوان و مرتبه و جایگاه مهم نیست، او ملایی به تمام معنا اهل دعا و روایت و قرآن بود و فقط به ادای تکلیف فکر می‌کرد.


حاج میرزا همه خوبی‌ها و کمالات را یک جا داشت

با سرهنگ صیاد شیرازی و سرهنگ آبشناسان از ارتش و تعدادی از فرماندهان یگان‌های سپاه برای ادامه عملیات والفجر ۲ جلسه داشتیم همه نگران وضعیت ارتفاع بلند و استراتژیک کدو بودند، کدو مثل عقاب بالای همه ارتفاعات منطقه ایستاده و روی بقیه پنجه کشیده بود.قرار شد یک گردان از تیپ ما روی این کوه با هلیکوپتر پیاده شود در چنین مواقعی گردان اباالفضل(ع) را بهترین گزینه می‌دیدیم دلیل اصلی این انتخاب ویژگی‌های منحصر به فرد فرماندهانش میرزا محمد سلگی بود؛ او همه خوبی‌ها و کمالات را یک جا در خود داشت، شجاعت، توکل، صبر، اخلاص، مدیریت و تعبد. ابتدا در جمع فرمانده گردان‌ها مطرح کردم که باید یک گردان داوطلب هلی‌برن روی کوه کدو شود. فرمانده گردان‌ها نه نگفتند و آره هم نگفتند و سکوت کردند و تنها میرزا محمد بود که گفت: آماده‌ام.

میرزا محمد سلگی فاتح  قله کدو

دم غروب بود که با هلیکوپتر ۲۱۴ دامنه کوه پیاده شدیم. همزمان نیروهای گردان حاج میرزا با هلیکوپتر شنوک هلی‌برن شدند. انصافا بالای کدو رفتن دل و جیگر می‌خواست اما در آن شرایط و آن سرمای سخت در دل تاریکی و مقابل تیر مستقیم دشمن سلگی به همراه نیروهایش بی‌هیچ اعتراضی و گلایه‌ای راه صعود را پیش گرفتند آنها ساده‌ترین امکانات را نداشتند. مدیریت ۴۰۰ نفر بالای کوه با این شرایط کار هر کسی نبود اما چون میرزا محمد مرد میدان عمل بود و نیروهایش عاشقانه پشت سر او بودند. ساعت ۸ شب از آنها جدا شدیم و سلگی و نیروهایش چند شبانه‌روز آن بالا بودند. پوستشان از سرما سیاه شده بود. گاهی با بی‌سیم از میرزا محمد پرسیدم: چه خبر؟» و یک کلمه می‌گفت: امن و امان» و من می‌دانستم او و گردانش هم با آتش دشمن مقابله می‌کند و هم با سرمای کدو. سلگی فرماندهی نمی‌کرد، پدری می‌کرد. نیروهایش را نوازش می‌کرد و همیشه با حال و با اخلاص بود. اگر در تاریخ جنگ بخواهند شناسنامه فتح قله کدو در عملیات والفجر ۲ را بنویسند نام میرزا محمد سلگی به عنوان فاتح این قله باید ثبت شود. از نظر من که فرمانده‌اش بودم او نمره ۲۰ گرفت.

تا همدانی اجازه ندهد به عقب نمی‌روم

با گردان حضرت اباالفضل چند بار تماس گرفتم. اول گفتند که حاج میرزا شهید شده و بعد معاونش حسن بهرام‌نیا گفت: نه حاجی از پهلویش تیر خورده و زخمی است. کمی آرام شدم و بالاخره صدای او را داخل شبکه شنیدم. پرسیدم میرزا وضعت چطوریه؟

گفت: خوبم.

گفتم: وضع گردان

گفت: بهتر از من

گفتم .باید به عقب برگردی

گفت: خواهش می‌کنم،‌ تمنا می‌کنم، اجازه بدهید تا صبح کنار بچه‌ها باشم تا خط تثبیت شود،‌ او درست تشخیص داده بود همه می‌گفتند که اگر لحظه اول مجروحیت به عقب می‌آمد معلوم نبود سرنوشت گردانش چه می‌شود. او پس از تماس با من به نیروهایش گفته بود تا همدانی اجازه ندهد به عقب نمی‌روم.

نمازخوان ساده را نمازشب‌خوان می‌کرد

لذت‌بخش‌ترین صحنه جهاد،‌ دیدن اشک‌های بچه‌ها در خلوت نماز شب‌ها بود. معروف بود که یک نمازخوان ساده که خیلی اهل نوافل و مستحبات نیست اگر پایش به گردان حضرت ابالفضل(ع) برسد نمازشب‌خوان می‌شود. سلگی در طول روز با نیروهایش کار آموزشی می‌کرد،‌ گاهی شب‌ها خودش به شناسایی می‌آمد اما با این وجود از لذت خواندن نماز شب نه او و نه بچه‌هایش محروم نبودند. یک شب مهمان گردان او بودم. خیلی خسته و کوفته از منطقه برگشته بودم.دو ساعت مانده به نماز صبح بیدار شدم. فکر کردم که وقت نماز صبح است، دیدم که بیشتر نیروهای او مثل نماز صبح بیدارند.

میرزامحمد از نیروهایش عقب نمی‌ماند

به یاد ندارم که میرزا محمد حتی یک بار از نیروهایش عقب بماند و این رمز موفقیت او در گردانش بود. در منطقه سومار از او و بقیه گردان‌ها خواستم که از دل نیروهای گردان، دسته‌ای متمایز و متفاوت را به نام دسته ویژه انتخاب کنند. میرزا محمد التماس می‌کرد که بگذار خودم فرمانده این دسته ویژه باشم و مسئولیت گردان به را جانشینم بسپارم.

شهید صیاد شیرازی علاقه خاصی به میرزا داشت

سرهنگ صیاد شیرازی روحیه بسیجی بسیار بالایی داشت و از فرماندهان سپاه خواست گردان‌هایی را برای تقویت بنیه رزمی ارتش به یگان‌های او مأمور کنند و من به دلیل روحیات خاص حاج میرزا او و گردانش را به عنوان گردان نمونه انصارالحسین(ع) به فرمانده نیروی زمینی ارتش معرفی کردم. سرهنگ حاج میرزا را از عملیات والفجر۲ می‌شناخت و به او علاقه خاصی داشت.

 ایمان او تحمل هر سختی را آسان می‌کرد

ایمان میرزا محمد سلگی تحمل هر سختی را آسان می‌کرد. از آلمان آمده بود و ما برای عیادتش به نهاوند رفتیم. با اینکه برای ادامه درمان باید به آلمان برمی‌گشت ولی تمام فکر و ذهنش جبهه بود. آن روز از همه چیز صحبت شد الا پاهای قطع شده‌اش.

هنوز فرمانده من هستی

دو سال بود که از لشگر انصارالحسین(ع) رفته بودم و عملیات مرصاد با آقای حمید سالکی بود. وقتی میرزا محمد سلگی من را در عملیات دید خیلی خوشحال شد و از روی اخلاص و صداقتی که داشت گفت: تا اینجا کار با من بود و شما هنوز فرمانده من هستی و حالا که آمدی ادامه کار با تو باشد. گفتم: من مسئولیت دیگری دارم و از طرف قرارگاه قدس آمده‌ام و نمی‌خواهم در کار فرماندهی لشگر دخالت کنم.

میرزا محمد قهرمان عملیات مرصاد بود

میرزا محمد قهرمان عملیات مرصاد بود. همه فرماندهانی که با او کار کرده بودند عاشق مرام و اخلاقش بودند. در شجاعت و صبر بی‌نظیر بود. دفاع مقدس ۸ ساله با عملیات پرشکوه و افتخارآمیز مرصاد به پایان رسید و به نظرم میرزا محمد قهرمان گمنام این حماسه بود. چند روز بعد از عملیات برای دیدنش به نهاوند رفتم، خیلی دل گرفته بود. دل گرفته‌تر از تمام سال‌هایی که او را می‌شناختم. تمام دوستان و همرزمانش طی این سال‌ها به شهادت رسیده بودند.

گفتم: حاج میرزا خوش به حالت، تو کارنامه درخشانی در جنگ داشتی و پیش شهدا و در محضر خدا روسفیدی، سند این روسفیدی همین بدن پر از تیر و ترکش و دو پای قطع شده توست. دستش را روی قلبش گذاشت و با سوز و آه و افسوس گفت: خوش به حال آنان که خون قلبشان را نثار راه و مکتب حسین(ع) کردند و خواند الذین بذلوا مهجهم دون‌الحسین علیه السلام»

برگرفته از کتاب آب هرگز نمی‌میرد»[مشرق]

 خاطره نماینده رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها از شهیدسلگی

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها بعد از خبر شهادت سردار میرزا محمد سلگی به نقل خاطره‌ای از این شهید بزرگوار پرداخت.

خاطره نماینده رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها از شهیدسلگی

حجت‌الاسلام رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها بعد از خبر شهادت سردار میرزا محمد سلگی به نقل خاطره‌ای از این شهید بزرگوار در صفحه اینستاگرام پرداخت.

حجت الاسلام رستمی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: شانزدهم مرداد سال98 در مراسمی که برای تجلیل از میرزا محمد» برگزار شده بود، سپاسگزار حضور و سرزندگی او بودم و گفتم که "حاج میرزامحمد سلگی هنوز هم در دفاع از انقلاب و حرکت‌بخشی به جبهه نیروهای مومن تأثیرگذار و طلایه‌دار است." و چنین هم بود.

با داشتن جسمی که بارها تا مرز شهادت رفته و خونین برگشته، ریه‌ای که در جنوب شیمیایی شده و پاهایی که در غرب جامانده بود؛ پیشقراول دفاع از مکتب و انقلاب و ولایت بود.

فرمانده گردان اباالفضل (ع) علمدار مدافعان عزت و شرف بود. چهل روز پیش شب دوم اسفند با تقاضایم مراسم یادواره شهدای مسجد مهدیه همدان را ترک کرد و در منزل آیت‌الله اصفهانی برای آخرین بار زیارتش کردم. امروز که در میانه‌ کتاب آب‌ هرگز نمی‌میرد بودم از پرکشیدنش خبردار شدم.

اللهم الحقنا بهم وارزقنا مرافقتهم.[تسنیم]

خواندن صیغه وقف مسجد/ساخت حسینیه/استفتاء اختصاصی سایت هدانا از دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای/انشاء لفظی در وقف/آیت الله العظمی مکارم شیرازی/آیت الله العظمی سیستانی/آیت الله العظمی بهجت/

نمادهای عجیب در تظاهرات عراق؛ تظاهراتی که بوی انقلاب می‌داد/ آمریکایی‌ها از سرگذشت انگلیسی‌ها در انقلاب عشرین درس بگیرند/ چماق‌هایی که حکم موشک دارند/حضور تمام طوایف و عشایر عراق/وحدت کلمه و همبستگی/حضور روحانیت و شخصیت های عراقی در تظاهرات+تصاویر

رمز و راز رشد معنوی حضرت ام‌‌البنین / نکات درس‌آموز زندگی همسر علی(ع) برای خانواده‌ها/ایمان، تقوا و اصالت خانوادگی را در ازدواج معیار قرار دهیم/بانویی که توفیق مادری حضرت عباس را یافت/در پرتو ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام

«خواهرطاهره»ازشکنجه ساواک تا پیام به گورباچف/مرضیه حدیدچی( دباغ) از زنان مجاهد انقلاب اسلامی/آیت‌الله سعیدی/سپاه در شهرهای همدان کرمانشاه،‌ایلام،کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی

درجلسه درس خارج فقه؛رهبرانقلاب:دشمنان حتی با انتخابات در ایران مخالفند/خداوند اراده کرده این ملت را پیروز کند/شکر خداوند متعال و قدردانی عمیق از حضور گسترده مردم/فضاسازی منفی و پر حجم دستگاههای تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم+تصاویر

پزشکیان نایب رییس مجلس شورای اسلامی: تأکید رهبر انقلاب برای ریاست روحانی بر ستاد مقابله با کرونا/ رئیس جمهور باید عملیات مقابله با کرونا را راهبری کند/باید دولت با تمام وجود به صحنه بیاید/رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور:طراحی سازمان پدافند زیستی درسال‌های گذشته

در پیامی به مناسبت آغاز سال جدید؛رهبر انقلاب:سال ۹۹ سال«جهش تولید»است/جهش تولید باید تغییر محسوس در زندگی مردم ایجاد کند/یا مقلّب القلوب والابصار،یا مدبّر اللیل والنّهار،یامحوّل الحول والاحوال،حوّل حالناالی احسن الحال/دست‌اندرکاران سازمان برنامه وبودجه مجلس شورای اسلامی ومرکز تحقیقاتش ،قوه‌ی قضائیّه مجموعه‌های دانش‌بنیان وجوانهای علاقه‌مند به کار و پای کار و پُرامید و پُرنیرو و پُرانگیزه و پُر استعداد و ابتکار

میرزا ,سلگی ,محمد ,شهید ,هم ,سردار ,میرزا محمد ,محمد سلگی ,حاج میرزا ,که در ,دفاع مقدس ,قهرمان عملیات مرصاد ,هرگز فراموش نمی‌شود ,محمد قهرمان عملیات ,رشادت‌های درس‌آموز سردارسلگی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

tamirkar20 ازدواج دایم چادری ها bekhandida با وبلاگ براحتی همه چیز راحته هنر در برابر تاریکی (art.vs.darkness.campaign) sisita bitacgerafik مجله متفاوت فارسي کلاس ما